عزازیل

عزازیل

آخرین مطالب

پربیننده ترین مطالب

محبوب ترین مطالب

۱ مطلب در بهمن ۱۳۹۳ ثبت شده است

در تمام کتب اسلامی و تفاسیر قران فرقی بین رب و الله دیده نمی‌شود،همه آن‌ها می‌گویند که این دو فقط لقب‌های خدا هستند.شاید این دو فقط لقب باشند و یک خدا را شامل بشود اما دو ساحت متفاوت را مد نظر دارد.در اصل این دو ساحت همان دو خدایی هستند که مال برانچ با نام خدای ساعت ساز و خدای باغ‌بان یاد می‌کند.

یعنی این‌که خدا دارای دو ساحت خلقت است،اولی که الله(به قل مال برانچ خدای ساعت ساز)است،ساحتی است که خلقت دنیا را انجام داده مثل ساعت سازی که مکانیکی و با اصول نظم ساعت را می‌سازد اما بعد از ساخت دیگر کاری به ساخته خود ندارد و آن را به حال خود رها می‌کند.ولی ساحت دوم که رب(به قل مال برانچ خدای باغ‌بان)است،ساحتی است که بعد از اتمام خلقت شروع به تربیت می‌کند،مثل باغ‌بانی که به پرورش گل‌های باغ‌ش می رسد و گل‌ها می‌آیند و می‌روند و فقط باغ‌بان است که مانده‌گار است.حال با این نگرش به سراغ قرآن برویم،تازه می‌فهمیم که چرا گاه از الله استفاده شده و گاه از رب(هرگاه پیدایش مد نظر است،الله و هرگاه بعد آن است،رب)این نکته‌ای است که در تفاسیر قرآن رعایت نشده است و گاه باعث کج فهمی‌های شده که در نهایت باعث خورده گیری بر دین و قرآن می‌شود.دلیل رعایت نکردن هم نمی‌دانم شاید ندانستن است و شاید از قصد(بنا به مقاصدی).

در تکمیل این مطلب باید بگویم که در فلسفه (از آغاز تا به امروز)سه نگرش بر خدا وجود دارد(آرایی که وجودیت خدا را می‌پذیرند)که به مجموع این سه آرا کارتزین گفته می شود.آرا اول که سرآمد آن دکارت می باشد همان خدای ساعت ساز است،آرا دوم که سرآمد آن اسپینوزا می‌باشد،پنتئیسم(همه خدایی) است.این نگرش می‌گوید که طبیعت و تمام چیز‌های دنیا با هم می‌شوند خدا،در اصل بر این باور است ما جزء خدایم و کل اجزاء دنیا در کنار هم خدا را شکل می‌دهند.آرا سوم هم که سرآمد آن گابریل مارسل(فلسفه اگزیستانس)می‌باشد.این نگرش بر این باور است که خلقت بر بنیاد اتفاق است،خدا تمام نگرش‌ها به خلقت و دنیاست،به بیان ساده‌تر اگر ما اعتقاد داشته باشیم یک ارده بیرونی هست،هرکس می‌تواند یک پدیده بیرونی را به یک شکل دیگه بسازه.

حال با کمی تفکر شاید به نتیجه‌ای که می‌گویم برسید!به این سه آرا گفته شده خدای باغ‌بان را اضافه کنید و به صورت یک کل ببینید.آن‌گاه احساس می‌کنید دارید فلسفه اسلامی می‌خوانید.خدای ساعت ساز که همان الله است،پنتئیسم هم همان تفکر دمیدن روح خدا در آدم و حوا است و خلافت آن‌ها در زمین است(هر آن‌چه در دنیا خلق شده از بر خلافت ماست و تمام آن‌ها بر دلیلی خلق شده‌اند)همان کثرت در وحدت را می‌گویید.آرا سوم همان است که خدا به موسی می‌گوید،که موسی به تعداد انسان‌های روی زمین عقیده و باور است نسبت به من و وظیفه تو آن است که این عقاید را هدایت کنی به راه اصلی!(در پایان داستان موسی و شبان)

پس شاید درست باشد حرف فارابی(معلم دوم)که فلسفه حقیقت‌ای یکتاست.


عزازیل

زمستان۹۳

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ بهمن ۹۳ ، ۱۹:۱۶
عزازیل